الان نشستم آرشیو وبلاگتو خوندم خیلی خوشم اومد. دختر قویی هستی کاش منم مثل تو بودم. من هنوز یه بچه لوسم شاید برای همین بعد 7.5 سال هنوط به عشقم نرسیدم. به نظرم خیلی جور دیگران رو میکشی و همه کاری برای دیگران میکنی. خیلی مهربونی.
دمت گرم می بینم که یه دفعه جلوی خانواده ات ایستادی واسه قدم اول عالیه بهت تبریک می گم همین رویه رو ادامه بدی ببین فرهاد دیگه به زبون امده بعد هم این خواهرت خیلی رو دار که به فرهاد اینطوری میگه تو باید ببخشید ها می زدی تو دهنش که یاد بگیری با فرها چطوری حرف بزنه
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
الان نشستم آرشیو وبلاگتو خوندم خیلی خوشم اومد. دختر قویی هستی کاش منم مثل تو بودم.
من هنوز یه بچه لوسم شاید برای همین بعد 7.5 سال هنوط به عشقم نرسیدم.
به نظرم خیلی جور دیگران رو میکشی و همه کاری برای دیگران میکنی.
خیلی مهربونی.
گلرخ جان بالاخره حرف زدی و گفتی. چیزهایی رو که باید می گفتی
به فاصله سنیه تو و مامانتم توجه کن
اونا فکرشون خیلی با ما فرق داره
خوب کردی حرف دلتو زدی گلم،،،
مادره ناراحت میشه،،ولی بعضی وقتا باید بهشون خیلی چیزا رو یاد داد،،،
خوب کردی حرف دلت رو زدی
دمت گرم می بینم که یه دفعه جلوی خانواده ات ایستادی
واسه قدم اول عالیه
بهت تبریک می گم همین رویه رو ادامه بدی
ببین فرهاد دیگه به زبون امده
بعد هم این خواهرت خیلی رو دار که به فرهاد اینطوری میگه تو باید ببخشید ها می زدی تو دهنش که یاد بگیری با فرها چطوری حرف بزنه