نه تورو خدا ایجا رو ول نکنی وای چه جوری با زندگی میکنید؟روزاتون چه طریه؟شباتون چه طوری میگذره؟ فکر کردم تا حالا دیگه خوب شدی باش فکرکردم مشکل حل شده گلرخ جواب کامتنا رو بده خواهشا
گلرخ جونم تو تصمیم گرفتی باهاش باشی و ادامه بدی درسته؟؟؟؟اگه نه که راش نمیدادی؟؟ حالا که اومده تلاش کن برایه بهتر شدن میدونم سخته اما تو تصمیم گرفتی ادامه بدی این یادت نره اینجا رو هم ول نکن هر چی نباشه ما دورت هستیم اگه قابل باشیم...
عزیزم همه چی درست میشه من اینو به شما قول میدم. آره خیلی سخته! از یکم هم خیلی بیشتر ولی خوب زندگی همینه دیگه! یه روزایی روز خوششه یه روزایی روز بد و افتضاح! ولی هرچی محکم باشی هرچی قویتر باشی میتونی بهترین تصمیم رو بگیری که میدونم گلرخیه من این کارو میکنه
سلام مدتیه که می خوونمت اما نمی دونم چی بنویسم از اینکه اینقدر از خودت مایه میذاری و تحلیل می ری دلم می گیره ... فراموش نکن اون یه مرده و این توئی که زود می شکنی ... اگه خیال بخشیدن داری از راه قانونی و علمیش وارد شو ... یعنی هم ریشه یابیه علمی کن و هم تعهد قانونی بگیر ازش ... دیدی که عاقبت عشق و عاشقی رو پس دیگه احساسی برخوردنکن ... کار از محکم کاری عیب نمی کنه ... اگه خیال داری باهاش باشی و عمرت رو به پاش بریزی پس طوری برو جلو که دو فردایه دیگه پشیمونی مضاعف نداشته باشی ... من آدمه خشکی نیستم اما بعنوان یه شخص ثالث که تو مهرکه نیست و بطور منطقی دارم میگم ... رو حرفام فکر کن و بهترین روزایه عمرت رو با شک حروم نکن منتظر جوابهایه خوبتم عزیزم ...
گلرخ جون فک کنم الان بهتره باهاش بشینی درست حرفاتو بزنی و یه خورده جو خونه رو عوض کنی البته میدونم خیلی سخته ولی تو حتما بخشیدیش که خونه راه دادیش پس یه کاری کن از اینی هم که هست شرمنده تر بشه ولی سعی کن جو خونه عوض بشه اینجوری برا هردوتون بهتره
سلام اجو گلرخم شاید من و یادت نیاد من همونی ام که ولش کن می خواستم بگم همونی ام که وقتی اولین بار خوندمت یه دعوایه حسابی با شوشو گرفتم که وقتی خوندمت تمامه طوله کوچمونو وقتی داشتم از سر کار بر می گشتم تو اون گرمایه بوشهر گریه کردم ... من ... مهم نیست خیلی چیزا مهم نیست ... گلرخ جونم اجو گلم نمی دونم چرا ولی تا اون روز همه جیزایه زندگیتون شبیه ماست با این تفاوت که ما هنوز بعد از حدود ۲ سال عقد هنوز زیر یه سقف نرفتیم ما هم ۵-۶ سال پر تنش داشتیم .... خدایه من نمی تونم یه لحظه خودمو جات بزارم ... وقتی می گی طعم لبش ارزوت بود وقتی می گی همهترست از فهمیدن این بود که مامان زنگ بزنه اداره و وقتی می گی و می گی ...تمامه تنم یخ می زنه خدایا اجومو کمک کن معجزه کن معجزه خدا جون تو فلبه اجومو شو شوهرش و زندگیش جاری باش . می بوسمت ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
گلی توروخدا برو پیش یه مشاوری چیزی
اینجوری که داغون میکنی خودتو:(
نه تورو خدا ایجا رو ول نکنی
وای چه جوری با زندگی میکنید؟روزاتون چه طریه؟شباتون چه طوری میگذره؟
فکر کردم تا حالا دیگه خوب شدی باش
فکرکردم مشکل حل شده
گلرخ جواب کامتنا رو بده خواهشا
اون بی اسمه قبلی من بودم
گلرخ جونم انقدر خودتو اذیت نکن با یه آدم وارد حرف بزت:(
گلرخ جونم تو تصمیم گرفتی باهاش باشی و ادامه بدی درسته؟؟؟؟اگه نه که راش نمیدادی؟؟
حالا که اومده تلاش کن برایه بهتر شدن میدونم سخته اما تو تصمیم گرفتی ادامه بدی این یادت نره
اینجا رو هم ول نکن هر چی نباشه ما دورت هستیم اگه قابل باشیم...
عزیزم همه چی درست میشه من اینو به شما قول میدم. آره خیلی سخته! از یکم هم خیلی بیشتر ولی خوب زندگی همینه دیگه! یه روزایی روز خوششه یه روزایی روز بد و افتضاح! ولی هرچی محکم باشی هرچی قویتر باشی میتونی بهترین تصمیم رو بگیری که میدونم گلرخیه من این کارو میکنه
خانمی همشو خوندم ولی واقعا چیزی برا گفتن نداشتم،،، اگه گاهی نظری نمیزارم،،بدون خوندم ولی حرفم نمیاد،،،ناراحت نشی دوباره بی حوصله شدم بد جور،،،دلم هواشو کرده،،،،
سلام
مدتیه که می خوونمت
اما نمی دونم چی بنویسم
از اینکه اینقدر از خودت مایه میذاری و تحلیل می ری دلم می گیره ...
فراموش نکن اون یه مرده و این توئی که زود می شکنی ...
اگه خیال بخشیدن داری از راه قانونی و علمیش وارد شو ... یعنی هم ریشه یابیه علمی کن و هم تعهد قانونی بگیر ازش ... دیدی که عاقبت عشق و عاشقی رو پس دیگه احساسی برخوردنکن ... کار از محکم کاری عیب نمی کنه ... اگه خیال داری باهاش باشی و عمرت رو به پاش بریزی پس طوری برو جلو که دو فردایه دیگه پشیمونی مضاعف نداشته باشی ... من آدمه خشکی نیستم اما بعنوان یه شخص ثالث که تو مهرکه نیست و بطور منطقی دارم میگم ... رو حرفام فکر کن و بهترین روزایه عمرت رو با شک حروم نکن
منتظر جوابهایه خوبتم عزیزم ...
گلرخ حداقل جوابه کامنتا رو بده بدنیم خوبی
سلام اتفاقا نوشتنت رو دوست دارم
گلرخ جون فک کنم الان بهتره باهاش بشینی درست حرفاتو بزنی و یه خورده جو خونه رو عوض کنی
البته میدونم خیلی سخته ولی تو حتما بخشیدیش که خونه راه دادیش پس یه کاری کن از اینی هم که هست شرمنده تر بشه ولی
سعی کن جو خونه عوض بشه اینجوری برا هردوتون بهتره
سلام اجو گلرخم
شاید من و یادت نیاد
من همونی ام که
ولش کن می خواستم بگم همونی ام که وقتی اولین بار خوندمت یه دعوایه حسابی با شوشو گرفتم
که وقتی خوندمت تمامه طوله کوچمونو وقتی داشتم از سر کار بر می گشتم تو اون گرمایه بوشهر گریه کردم ...
من ...
مهم نیست
خیلی چیزا مهم نیست ...
گلرخ جونم اجو گلم
نمی دونم چرا ولی تا اون روز همه جیزایه زندگیتون شبیه ماست با این تفاوت که ما هنوز بعد از حدود ۲ سال عقد هنوز زیر یه سقف نرفتیم ما هم ۵-۶ سال پر تنش داشتیم ....
خدایه من
نمی تونم یه لحظه خودمو جات بزارم ...
وقتی می گی طعم لبش ارزوت بود
وقتی می گی همهترست از فهمیدن این بود که مامان زنگ بزنه اداره و وقتی می گی و می گی ...تمامه تنم یخ می زنه
خدایا اجومو کمک کن معجزه کن معجزه
خدا جون تو فلبه اجومو شو شوهرش و زندگیش جاری باش .
می بوسمت ...