از بچگی بلد نبودم داد بزنم و از خودم دفاع کنم . بلد نبودم بگم شما اشتباه می کنید . بلد نبودم بگم نه این طوری نیست که شما فکر می کنید . بلد نبودم ...

از بچگی هر چیزی که می گفتن ، هر چیزی رو که درست یا غلط بهم نسبت می دادن ، چیزی نمی گفتم . گاهی ، از شدت اشتباه بودن قضاوت آدما ، تنها کاری که از دستم برمی اومد ، گریه کردن بود !

حالا ، یه نفر ، یه تهمت بزرگ بهم زده . دستام یخ کرده ، گلو یه بغض بزرگ داره ، حالم خوب نیس ، ولی به جای دفاع از خودم ، دارم قبول می کنم که اشتباه از من بوده . نمی دونم چرا این طوری ام ؟


برام دعا کنید این قضیه فیصله پیدا کنه . نمی تونم ادامه بدم نوشتن رو . حالم خوب نیست اصلن . دوست دارم برم یه جایی بزنم زیر گریه . کسی جایی رو سراغ داره ؟

نظرات 7 + ارسال نظر
ساده سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ب.ظ http://matinak.persianblog.ir/

یعنی‌ چی‌؟ امیدوارم که فقط طرف مقابلت نباشه...بیا اینجا تا می‌خوای با پسر جیغ بزن...

ارتا سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ب.ظ http://arta82.blogfa.com

برای اولین بار تو زندگیت داد و بزن و از خودت دفاع کن بالاتر از سیاهی کهع رنگی نیست .... نزار هر چی میخوان بهت بگن .... عزیزم....

آبجی سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ب.ظ http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام عزیزم
همیشه می خونمت
همیشه ولی گاهی اینقد تلخ که هیچی نمی گم ...
تو تمامه روزایی که بر گشت من خوشحال بودمو نگران
از سفرت که نوشتی باز همون حسه دلشوره که چرا ....
و الان
یه تهمت بزرگ ...
نمی دونم چیه
نمی دونم کی زده و چرا و چی گفتن
ولی چرا داری جا می زنی ....
یعنی چی داری جا می زنی .....

تهمت چند وجه داره
گاهی یکی برایه خودشیرینی می ره یه حرفی به یه کی که عزیزشه می زنه و عزیزش فک می کنه بله فلانی حتما به عزیزه من نظر داره ....
هواست و جمع کن
هر کی تهمت زده مهم نیست
زمین و زمانشونو برایه اثباته ژاکیت به هم بریز .....
داد بزن .... گریه نکن داد بزن
گریه برایه ادمایه ضعیف و خطا کاره
تو خطایی نکردی .....
خطا از طرفه ژسر اونا بوده قبلن و داره ادامه می ده
شاید می خوان خطایه شوهرت و کم رنگ کنن.....
هر کی هست نمی دونم.....
بجنگ بجنگ
زندگیت و اسون بدست نیاوردی که به این اسونی از دستش بدی
ابرویه یه دختر همه چیزشه همه جیزش ؟؟؟؟
شوهرتم فهمیده ؟؟؟
شوهرتم قبول داره ؟؟؟
قبول کرده ؟؟؟؟؟
تو رو خدا آروم نشین
تو رو خدااااااااااااا

نازی سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:46 ب.ظ

گریه نکن. از خودت دفاع کن. این بهتره. حتی اگه با گریه از خودت دفاع کنی!

فهیمه سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:11 ب.ظ http://dokhtardooneh.blogsky.com

سلام عزیزم.از خودت دفاع کن.این اجازه رو بهش نده.نذار که با آبروت بازی کنه.عزیزم اگه آی دی داری بده که با هم بچتیتم.به من هم سر بزن.

کتایون چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:26 ب.ظ

گلرخ جون سلام
عزیزم اون میخواد با تهمت زدن خودش رو توجیه کنه نذار موفق بشه اگر گذاشتی موفق بشه یعنی تقصیر گناه اونم به گردن گرفتی .
محکم باش

فهیم چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:00 ب.ظ http://dokhtardooneh.blogsky.com

سلام گلرخ جونم.می شه رمز مطالبتو به من هم بدی؟
چرا جوابمو ندادی گلم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد